سلام به همه ی کمدی های قشنگ! من پروانه هستم. قسمت اول نام خانوادگیم رو از پدرم و قسمت دومش رو از مادرم به ارث بردم! کم کم دارم وارد 29 سالگیم میشم و شیراز زندگی میکنم. به طور تمام وقت هم توی کمدا مشغول به کارم.
جدای از کارم توی کمدا از روز اول که میشه 14 بهمن 1396 توی اپلیکیشن فعال بودم و روزی نبوده که بهش سر نزده باشم حتی برای 5 دقیقه!
تا الان در مجموع 2882000 میلیون(نزدیک 3 میلیون تومن) فروش داشتم و حدود 2 میلیون تومن هم از کمدا خرید کردم.
اینجا میخوام نکاتی رو که توی فروش آیتم‌ها بهم کمک کرد رو به شما هم معرفی کنم.
شروع فعالیت
شروع فعالیتم با گذاشتن آیتم‌هایی از کمدم بود که دیگه با سلیقه‌ام جور در نمیومدن و یا اینکه می‌خواستم جایگزینی براشون پیدا کنم.
کمد خودم که از آیتم های اضافی خلوت شد، تصمیم گرفتم آیتم‌های جدیدی که قرار بود جایگزین‌شون کنم رو هم از توی کمدا پیدا کنم و بخرم.
خیلی خوب بود که می‌تونستم بدون اتلاف وقت و انرژی از طرق گوشیم سری به کمد بقیه دخترا بزنم و آیتم مورد پسندم رو با قیمت کاملاً مناسب و شاخ‌دار بخرم!
کم کم کمدا رو به بقیه دوست‌ها و آشناهام معرفی کردم و تشویق‌شون کردم که عضو شن و هم آیتم بذارن برای فروش و هم اینکه خریدهای هیجان انگیز کنن.
دروغ چرا؟ حتی بعضی از آشناهام که خودشون وقت نداشتن من با آیدی خودم براشون عکس می‌گرفتم و می‌ذاشتم. فروش که می‌رفت همون قدری که موقع فروش رفتن آیتم‌های کمد خودم خوشحال می‌شدم، براشون ذوق می‌کردم.
کمدا نسبت به بقیه‌ی اپ‌هایی که بعد از اون کپی اش کردن خیلی با کلاسه و یه فرهنگ داره.
جامعه دخترونه کمدا پر از خانمای مهربون با سلیقه های خاص هست که باعث شد من با کلی دخترهای خوش سلیقه آشنا بشم.
خیلی جالبه بدونید که من یکی از دوست‌های دوران دبستانم(غزاله) رو از طریقِ کُمُدا پیدا کردم.
برای من لحظه‌های باحال کمدا وقتایی بودن که در کمتر از نیم ساعت آیتمی که برای فروش گذاشته بودم می‌پرید و پیامک تبریک برام میومد که آیتم فلان با مبلغ فلان فروش رفت!
و یه لحظات باحال دیگه دیدن پیام‌های شاگردهای سابقم(آخه من قبل از کمدا معلم زبان انگیسی بودم) توی پیام‌های کُمُدا بود.
دیگه اینکه اون چیزی رو که مدت‌ها تو فکرم بود که برم بیرون بخرم، یهویی توی کمدا می‌دیدم و با قیمت مناسب می‌خریدمش.
راستی این رو هم بگم که محفوظ موندن پول پرداختیم توی کمدا تا زمان رسیدن خریدم به دستم خیلی بیشتر از قبل اطمینان من رو به کمدا بیشتر می‌کرد.
خلاصه اینکه، کمدا تبدیل شد به نقل و نبات خونه‌ی خاله و موضوع گفتگو با مامان!
مامانم الان پیشم نیست و از انگلیس داره هی پیگیری میکنه که چی فروش رفته و چی خریدم!
ورژن گوشیش 4 هست که نسخه جدید اپلیکیشن رو ساپورت نمی‌کنه ولی بهش گفتم که تحت وب بیاد و ببینه چه خبره!
کلی روزها هم بود که برای گذاشتن آیتم خاله‌ام مدل می‌شدم و اینکه چون من کمشاخ شده بودم(تعداد خرید و فروش هام بالا بود) همه می‌خواستن آیتم‌هاشون رو به من بدن واسشون بذارم!
فکر میکنن این جوری زودتر چیزاشون فروش میره ! خوب صد در صد هم بی‌تاثیر نیست.
البته از حق نگذریم عکس‌هایی که من از آیتم‌هام می‌گیرم در مقایسه با عکس‌هایی که جدیداً بچه ها دارن میذارن و فوق العاده هستن چندان شیک و خوشگل نیستن ولی نهایت سعی‌ام رو میکنم که توی همین وقت کمی که دارم، با کیفیت عکس بگیرم و توضیحات کامل رو بنویسم.
عکاسی خوب از آیتم
اول از هر چیزی چیدمان جذاب و در صورت امکان استفاده از آیتم‌هایی که میشه با اون آیتم اصلی ست کرد. توی این قسمت در نظر گرفتن زمینه‌ی ساده و متناسب با رنگ آیتم خیلی مهمه. مثلا اگه لباس مشکی هست نذاریمش روی سطح تیره و برعکس.
قرار دادن چند عکس از زوایای مختلف
دوم اینکه عکس خوب و با کیفیت بگیریم. باید عکس اول رو که قراره کاور باشه از زاویه ی بالاتر گرفت تا کل آیتم قابل دیدن باشه و از اونجایی که تا 3 تا عکس میشه گذاشت، توی عکس‌های بعدی از زاویه‌های دیگه و یا از جزئیات بیشتر عکس گذاشت.
خلاصه که حتماً 3 عکس رو توی سه زاویه مختلف بذارین و به گذاشتن یه عکس بسنده نکنین.
توضیحات صادقانه
سوم اینکه توی قسمت توضیحات باید اندازه‌های دقیق رو نوشت و کاملا با صداقت در مورد اون آیتم توضیح داد. مثلا اینکه چند بار استفاده شده یا اینکه اگه نقصی داره حتی کوچولو اون رو بگیم.
قیمت گذاری منصفانه
مهم‌تر از هر چیزی گذاشتن یه قیمت منصفانه و صد البته مناسبه؛ جوری‌که خریدار شک به دلش راه نده و زود بخواد به کمد خودش ببرتش. تا جایی که ممکنه تخفیف هم بده چون خریدار باید یه هزینه‌ی مازاد حدود 5 تا 15 تومن (بسته به مسافت و حجم آیتم) متقبل بشه که خریدش بهش تحویل داده بشه.
بعداز این کارا نباید اپلیکیشن رو بست و رفت به امید خدا!
سر زدن مداوم به اپلیکیشن
باید مدام به اپلیکیشن سر بزنی تا اگه کمدی‌ها ازت سوالی پرسیدن بهشون جواب بدی.
سرعت عمل پیگیری حرفای بقیه، عامل خیلی مهمی توی جلب اعتمادشونه.
اعتمادسازی
من پیشنهاد میکنم در قدم اول یه عکس خوب از خودت به همراه اسم و فامیل واقعی برای پروفایل‌ات بذاری. اینجوری بقیه هم با اعتماد بیشتری می‌تونن ازت خرید کنن. میدونن که با یه شخص واقعی در حال ارتباط و خرید و فروش هستن!
ارتباط صمیمانه با بقیه
در آخر این رو هم بگم که مهمترین عامل موفقیت توی کمدا چه به عنوان فروشنده و چه خریدار اینه که بقیه رو دنبال کنی تا ببینی چی کار میکنن، به اشتراک بگذاری، و اکتیو باشی!
وقتی آدمای بیشتری رو فالو کنی بقیه هم تمایل پیدا میکنن که تو رو تعقیب کنن و خیلی زودتر میتونی آیتم‌هات رو بفروشی. کلی پولدار شی و همچنین خریدای بهتری داشته باشی.
نکته‌ی دیگه این هست که با صمیمیت و صبر با بقیه رفتار کنیم. وقتی تو ذاتا با مهربونی رفتار کنی بقیه به سمتت کشیده میشن و اینجوریه که از خودت و کمدت توی کمدا یه سلبریتی می‌سازی. بهمون میگن کمشاخ!
یه راه دیگه برای ارتباط برقرار کردن و بدست آوردن دل بقیه اینه که توی جنب و جوش های اخیر بپلکی و هوای تازه واردها رو داشته باشی و بهشون کمک کنی تا سریع‌تر بتونن توی کمدا خودشون رو جا بدن و احساس غربت نکنن!
گذاشتن کامنت‌هایی هر چند کوچولو:
”خوش اومدی به کمدا!“ ، ”چه عکس قشنگی گرفتی!“ و یا اگه پیشنهادی براشون داری مودبانه بهشون بگی. اینجوری هست که بهت میگن یه کمدایی اکتیو و فعال!
حرف پایانی
کمدا به من این فرصت رو داد که دوباره به دل مشغولی همیشگی‌ام که درست کردن زیورآلات هست هم روی بیارم.
اگه وقت کنم جینگولیجاتی می سازم و اون‌ها رو با وضعیت “کاردستی” توی کمدا میذارم و در معرض دید قرار میدم. کلی خوشحال میشم وقتی یه نفر از یکی از اون دست ساخته های من خوشش میاد و می‌خرتش چون از این راه هست که یه قسمت از عشق من به اون فرد میرسه. حتی اثرش از فروختن لباس‌هام برام بیشتر بوده!
