خرید و فروش لباس دست دوم به ۵ دلیل باعث افتخار هست

خرید و فروش لباس دست دوم ، تابو یا افتخار ؟

خرید و فروش لباس دست دوم همچنان برای بسیاری از ما «تابو» هست .
بسیاری از ما به خرید لباس دست ‏دوم به عنوان کاری شرم ‏آور نگاه می‏‌کنیم، از خریدن پوشاک دست ‏دوم اِبا داریم و با تعجب به کسانی می ‏نگریم که لباس‌های در حد نو که قبلاً در حد یکی دو بار استفاده شده را خریداری می‌کنند.
در پس ذهن بسیاری از ما، هر چند شاید هرگز آن را به زبان نیاوریم، خرید لباس دست ‏دوم کاری است دور از شأن و جایگاه اجتماعی‏‌مان و حتی اگر لباسی را که بسیار دوست داریم و شاید مدت‏ها به دنبال آن بوده‏‌ایم، در فروشگاهی که پوشاک دست ‏دوم را به فروش می‌‏رساند بیابیم، آن را نمی‌خریم یا اگر خریدیم تمام تلاشمان را می‌‏کنیم تا کسی متوجه نشود که آن لباس، که زیباست و برازنده ما، قبلاً متعلق به فرد دیگری بوده. ساده بگویم: بسیاری از ما همچنان از خرید و پوشیدن لباس دست ‏دوم خجالت می‌‏کشیم.

از سوی دیگر با یک جست‏‌وجوی ساده می ‏توان صدها و هزاران مطلب و ویدئو را یافت که جامعه را به خرید اجناس دست ‏دوم، به خصوص پوشاک دست ‏دوم تشویق می‏‌کنند.

کافی است در فضای مجازی به دنبال یکی از عبارت‏‌های Thrifting ,Fashion Revolution ، Haulternative یا Second-Hand Shopping بگردید تا با انواع و اقسام مطالبی روبرو شوید که نه تنها خرید پوشاک دست ‏دوم را تشویق می ‏کنند، بلکه آن را بهترین شیوه خرید لباس می‏‌دانند.

هر روز افراد بیشتری در مورد خرید و فروش لباس دست ‏دوم حرف می‌‏زنند و می‌‏نویسند.
طبعاً جامعه‏ ای که از فروشگاه‏‌های پوشاک دست ‏دوم خرید می‏کنند روز به روز گسترش پیدا می ‏کنند. در جامعه خریداران و مشوقان خرید پوشاک دست دوم کسانی را می ‏بینید که شاید انتظار نداشته باشید لباس‌‏هایشان (یا دست ‏کم بخشی از لباس‌‏هایشان را) از فروشگاه‏ های فروش لباس دست ‏دوم بخرند: مدل ‏ها، ورزشکارها، معلمان و فعالان حقوق مدنی و محیط زیست و  طراحان لباس و به ویژه استایلیست‏‌ها!

کسانی که نه تنها خریدار لباس دست دوم هستند، بلکه لباس ‏هایی را که خریده اند را رو به دوربین می‏‌گیرند، با افتخار از انتخاب‏شان صحبت می‏‌کنند و از آن گذشته ما را هم تشویق به خرید پوشاک دست دوم می‏‌کنند.

اما چرا؟ چرا در حالی که برای خیلی از ما همچنان خرید لباس دست ‏دوم عملی است خجالت ‏آور، هر روز آدم‏‌های بیشتری در این ‏باره می‏‌نویسند و با افتخار اعلام می‏‌کنند که همه یا بخشی از خریدهایشان را در فروشگاه‏ های فروش اجناس دست ‏دوم انجام می‌‏دهند؟

در پاسخ به این سوال، توضیحات بسیاری می‌‏توان نوشت.

امروز اما سعی کرده ‏ام از پنج به علاوه یک موردی بنویسم که مهم‏ترین عواملی هستند که موجب می‏‌شوند بسیاری از افراد در سراسر دنیا، تا آن‏جا که در توان دارند، دست از خرید لباس نو بشویند و به خرید لباس دست دوم رو بیاورند.

1-کمک به حفظ محیط زیست:

سخت می‏‌شود کسی را پیدا کرد که مخالف محافظت از محیط زیست باشد، همه ما به نوعی سعی در حفاظت از محیط زیست داریم.

مثلاً هنگام خرید از کیسه‏ های پلاستیکی استفاده نمی‏‌کنیم، زباله‏ هایمان را تفکیک می‏‌کنیم، در جنگل آتش روشن نمی‌‏کنیم و درخت‏کاری را تشویق می‏‌کنیم وتا آن‏جا که بتوانیم به جای خودرو شخصی از وسایل نقلیه عمومی استفاده می‏‏‌کنیم.

همه ما می‏‌دانیم که زمین تنها سرمایه‌ماست و وظیفه ما هست که آن را برای نسل‏‌های بعدتر حفظ کنیم.

اما شاید کمتر به این فکر بیفتیم که یکی از بزرگ‌‏ترین قدم‏‌هایی که می‏‌توان در راه حفظ محیط‏زیست برداشت، خرید پوشاک دست دوم است!  

تنها در انگلستان سالانه حدود یک میلیون تن پارچه و پوشاک به مراکز دفن زباله رها می‌‏شود.

یک میلیون تن زباله‌‏ای که محیط زیست ما را آلوده می‌‏کنند و سلامتی ما و فرزندان‌مان را به خطر می‏‌اندازند.

 پس‏ماند پارچه و پوشاک در آمریکا بدل به چنان مشکل بزرگی شده است که دولت هر ساله، با پرداخت هزینه‏‌ای‏، بخش بزرگی از زباله‌‏های پارچه‌‏ای را برای دفن به کشورهای جهان سوم، به ویژه کشورهای آفریقایی می‌‏فرستد.

 اما خرید پوشاک دست دوم چه کمکی به رفع این مشکل می‌‏کند؟

با خرید پوشاک دست دوم به جای پوشاک نو، نه تنها از حجم تولید سالیانه پوشاک تا حدی کاسته می‏‌شود، بلکه به هر تکه لباس خریداری شده زندگی و خانه تازه‏ای می‏‌بخشیم.

لباس‏‌هایی که اگر خانه‌‏ای نو نیابند، به عنوان زباله دفن خواهند شد. فراموش نکنید که از لباس‏‌های غیر قابل استفاده حرف نمی‏‌زنیم!

صحبت از لباس‏‌هایی است که شرایط بسیار خوبی دارند و می‏‌توانند لباس محبوب کسی باشند و بارها و بارها پوشیده شوند. لباس‌های نو یا در حد نو که همچنان قابلیت استفاده دارند.

2-خرید اخلاقی:

اگر بدانیم غذایی که می‏‌خوریم توسط یک کارگر زیر سن قانونی که حقوق بسیار ناچیزی دریافت می‏‌کند، آن‏قدر که نتواند شکم خودش را سیر نگه دارد، آماده شده چه احساسی خواهیم داشت؟ گمان نکنم آن لقمه از گلوی بیشتر ما پایین برود!

بخش بزرگی از پوشاکی که ما می‏‌خریم و می‏‌پوشیم، به ویژه آن گروه از لباس‌‏ها که توسط کمپانی‏‌های تولید سریع و انبوه که اصطلاحاً به Fast Fashion  معروف هستند، نظیر Zara، H&M، Mango و امثالهم، تولید می‏‌شوند، توسط کارگرانی تولید شده‏‌اند که در شرایط بسیار غیرانسانی و غیر اخلاقی مشغول به کار هستند.

کارگرانی از کشورهای رو به توسعه، نظیر بنگلادش، هند و ویتنام، که به ازای حقوقی ناچیز، در شرایطی بسیار غیر انسانی کار می‌‏کنند. (در درباره فاجعه راناپلازا در بنگلادش و پیدایش جنبش «انقلاب مد» بخوانید)

حقیقت امر این است که ما با خرید از این کمپانی‌‏ها به شکل ندانسته از این سیاست‏ها حمایت می‏‌کنیم. صاحبان این کمپانی‏‌ها در حالی ثروت‏مندتر می‌‏شوند که الزاماً در شرایط کاری و زیستی کارگران این کمپانی‏‌ها تغییری ایجاد نمی‌‏شود. در عین حال آنچه از این برندها  می‏‌خریم هم کیفیت چندانی ندارد و چند ماه یا سال بعد باز باید برای خرید همان لباس، کفش یا کیف هزینه کنیم. اما نقش ما این میان چیست؟

پیش از همه آن‏‌که برای پولی که به سختی درآورده‏‌ایم احترام قائل باشیم و قدرت آن را بشناسیم!

کافی ‏است پیش از خرید به این فکر کنیم که برای چه چیزی هزینه می‏‌کنیم و به وسیله درآمدمان از چه چیز و چه کسی حمایت می‏‌کنیم؟

قرار نیست به سراغ کمد لباسی‏‌مان برویم و هرآنچه را از این کمپانی‌‏ها خریده‌‏ایم به آتش بکشیم و یا احساس بدی بابت خرید‏های پیشین‌‏مان از این کمپانی ‌ها داشته باشیم!

قرارمان آسان است که آگاهانه‌‏تر خرید کنیم و قدمی به خرید اخلاقی‏‌تر نزدیک‏ شویم. حتی یک قدم.

حال  اگر نخواهیم از این کمپانی‌ها خرید کنیم، چه کنیم؟

راه‏‌های بسیاری پیش پای ماست: حمایت از تولیدکنندگان محلی، خرید از برندها و تولیدکنندگانی که به پروسه تولید اخلاقی پای‏بند هستند، مراجعه به خیاطی‏ها و از همه ساده ‏تر: خرید لباس دست دوم!

هزینه‌‏ای که برای خرید لباس دست دوم می‏‌کنیم، حتی اگر آن لباس توسط یک کمپانی fast fashion تولید شده باشد به جیب آن کمپانی نمی‏‌رود بلکه نوعی بازگشت دست کم مقداری از هزینه برای کسی است که آن لباس را بار اول خریداری کرده است.

در حقیقت با خرید لباس دست ‏دوم به جای حمایت از یک فروشگاه یا برند خاص، از جامعه‏‌ای حمایت می‌کنیم که مثل ما حامی خرید و فروش لباس دست دوم هستند.

3-تنوع استایل:

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که به چندین و چند فروشگاه پوشاک مراجعه کنید و احساس کنید همه آن‏ها پوشاک مشابهی را به فروش می‌‏رسانند.

این امر دلیل ساده ‏ای دارد: همه فروشگاه‏ ها آن چیزی را می‌‏فروشند که آن فصل مد است، پس اگر رنگ فصل بنفش باشد و شما به دنبال پالتویی سبز بگردید و یا مد سال شلوار چسبان باشد و شما نیاز به شلواری پاچه گشاد داشته باشید، کار سختی را در پیدا کردن لباس مورد نیاز و علاقه‏ تان پیش رو خواهید داشت!

یکی از مزیت ‏های خرید از فروشگاه‏‌های پوشاک دست دوم این است که شما با دامنه لباسی بسیار متنوع ‏تر و گاه از هر دوره زمانی روبرویید.

با جست‌‏وجو در فروشگاه‏‌های لباس دست دوم نظیر کمدا، می‌‏توانید پالتویی از دهه هفتاد میلادی یا کفشی را که توسط یک کمپانی استرالیایی تولید شده که در کل خاورمیانه هیچ شعبه ‏ای ندارد، پیدا کنید.

فروشگاه‏ های پوشاک دست دوم به سرزمین عجایبی می‏‌مانند که اگر خوب نگاه کنید می‌‏توانید آن‏جا چیز‏هایی بیابید که شگفت ‏زده‏ شوید!

4-هزینه کمتر برای کیفیت بهتر:

نیاز به توضیح نیست که برای خرید لباس دست دوم مبلغی به مراتب کمتر از لباس نو را پرداخت می‏‏‌کنیم اما این همه ماجرا نیست.

با خرید پوشاک دست ‏دوم می‌‏توان مبلغی بسیار کم‏تر را برای لباسی پرداخت که کیفیتی بسیار بهتر از آن‏چه می‌‏توان در بازار عادی یافت، دارد. اما چه طور؟

خرید لباس دست دوم این امکان را برای ما فراهم می‏‌کند که از برندهایی خرید کنیم که در بودجه ما پیشتر امکان خرید از آن‏ها را برایمان ممکن نمی‌‏ساخته ، برندهایی نظیر Atelier Versace، Jean Paul Gaultier یا Elie Saab.

یا حتی برندهایی که های و هوی کمتر اما کیفیت بالایی دارند نظیر Everlane، Eileen Fisher، PrAna و دیگر برندهایی که تحت نام «برندهای سبز» شناخته می‏‌شوند.

کافیست هنگام خرید لباس دست دوم به دنبال برندهایی بگردیم که از کیفیت آن‏ها اطمینان داریم تا هزینه‌‏ای کم‏تر را برای کیفیتی بالاتر پرداخت کنیم.

5-سرک کشیدن به جهان ‏های نو:

شاید برای بسیاری از ما این امکان فراهم نباشد که لباس‌‏ها، ترندها، رنگ ‌ها و نقش‏ه‌ایی را امتحان کنیم که تا پیش از آن نپوشیدمشان.

یکی از دلایلی که موجب می‌‏شود ما به سختی راضی به خرید لباس ‏هایی شویم که هرچند خارج از محدوده امن و لباس ‏های روزمره ما قرار دارند، اما مشتاق پوشیدن آن‏ها هستیم، هزینه ‏ای است که باید برای این تجربه‏ های جدید در حیطه مد و فشن پرداخت کنیم.

امکان دارد از خرید فلان لباس یا کفش صرف نظر کنیم چون احساس می‏‌کنیم ارزش پولی را که بابت آن پرداخت می‏‌کنیم، ندارد.

قیمت معقول و مناسب‌‏تر پوشاک دست دوم این امکان را برای ما فراهم می‌‏کند تا بی احساس عذاب وجدان و ضربه زدن به حساب بانکی به گنجه لباس‌‏هایمان تنوع بیشتری ببخشیم و در جهان مد و فشن به گوشه‏ هایی سرک بکشیم که همیشه نسبت به آن‏ها کنجکاو بوده‏ ایم!

با خرید از فروشگاه‏‌های فروش لباس دست ‏دوم می‌‏توانیم آسوده‌‏تر از محدوده امن همیشگی‏‌مان فاصله بگیریم و لباس‌‏هایی را امتحان کنیم که شاید پیشتر با توجیه «قیمت بالا» از پوشیدن‌شان دوری می‏‌جستیم.

5+1- لباسی برای خود:

فرض کنید برای مهمانی بسیار مهمی که مدت‏‌هاست مشتاق سر رسیدن آن هستید، آماده شده‌‏اید: لباسی را که بسیار دوست دارید و شاید با قیمتی گزاف و ویژه همان مهمانی خریده‏ اید، پوشیده‌اید و احساس بسیار خوبی دارید.

اما تا وارد آن مهمانی می‏‌شوید با فردی روبرو می‏‌شوید که دقیقاً همان لباس شما را به تن دارد!

از آن بدتر همان لحظه کسی مخاطب قرارتان می‏‌دهد که: اِ عین لباس تو تنشه! شما در این کابوس تنها نیستید، یحتمل آن فرد هم از دیدن شما همان احساسی را دارد که شما از دین او.

تصدیق کنید یا نه این کابوس بسیاری از آدم‏ های جهان است: پوشیدن و حتی داشتن لباسی که کسی در میان اطرافیان‏شان شبیه آن را دارد و می ‏پوشد. حتی اگر این تصویر زیاد از حد ؟غلو؟ شده باشد، این حقیقت سر جایش می‏‌ماند که داشتن لباسی ویژه، که نمونه آن را به سختی می ‏توان یافت همیشه حس خوبی را با خود به همراه دارد. خرید لباس دست ‏دوم این امکان را فراهم می‏کند که به جای خرید لباسی که ده‏‌ها نمونه از آن در همان فروشگاهی که آن را خریده ‏اید وجود دارد، لباسی را بخرید که مشابه‏ اش را به سختی می ‏توان یافت و گاه اصلاً نمی ‏توان یافت. همان‏‌طور که گفتم فروشگاه‏‌های خرید و فروش لباس دست ‏دوم به سرزمین عجایب می ‏مانند و تجربه خرید را بدل به تجربه ‏ای به غایت هیجان ‏انگیزتر و ویژه ‏تر از خرید از فروشگاه‏ های دیگر می‌‏نمایند.

تجربه پیدا کردن لباس ‏های ویژه، خاص و یگان ه‏ای که نظیر ندارند و میان آن‏ها و لباس‏های سر رگال فروشگاه‏‌های زنجیره‏ای جهانی تفاوت است.

برای شما تجربه چنین خریدی را در کمدا آرزومندم، خریدی شبیه به خرید قبل از نوروز کودکی‌هایمان: سرشار از شوق و سرخوشی.