ماه مهاجر
بابل
یک هفته پیش اینجا بوده
5 مرداد 1403
1 نفر این آیتم رو دوست داشتن
رمان نفرینشدگان نمیرمیرا
رمان نفرینشدگان نمیرمیران
چشمان پفآلود جواد خبر از بیخوابی شب گذشته میداد. او شب گذشته تا پاسی از نیمهشب را در باران بهدنبال سیاوش گشته بود و پس از این که به خانه بازگشته، یکسره در خانه قدم زده و اندیشیده بود، اندیشههای گوناگون وجودش را فراگرفته بود. او حتم داشت اتفاقی افتاده است، ولی نمیدانست چه اتفاقی.
قطع و نوع جلد: رقعی (گالینگور)
کاملا نو و ورق نخورده
(از فروشگاه من دیدن کنید: فروش فوری به علت مهاجرت)
اولین نفر نظرتو بذار
280,000تومن
550,000تومن49%